
slam khosh omadit be veblagam ...
از تو برايم چه مانده؟ بغضي مهار نشدني و يک عکس سه در چهار دقايقي که ميخواهمت و نيستي حرفهايي که ميخواهم و نميزني شنيدني هايي که ميخواهم و نميگويي تعليق و انتظار، سردي تو و گرمي اشک هاي من بي خبري هاي پي در پي مهري که دارم و بي مهري هاي تو کلامي که نياز دارم و مجالي براي بيانش نيست و يک دنيا خاطرات کشنده تو چقدر با سخاوتي و من چقدر ثروتمند
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: